خلاصه مصاحبه اختصاصی تفسیر تنزیلی با استاد بهجت پور
موضوع مصاحبه: دوره های تحول مسلمانان عصر نزول (قسمت اول)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلطانی: استاد محترم شما چنانچه در ابتدای سوره حجر در جلد پنجم تفسیر همگام با وحی و نیز در کتاب شناختنامه تنزیلی سورهها آوردهاید، معتقدید که سوره ها و آیات قران به تناسب رشد شخصیت مردمی که به دعوت پیامبر اکرم ص و قران پاسخ مثبت می دادند، نازل می شد، هر میزان که مسلمانان رشد می کردند، شرائط اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و تحول می شد و گاه حتی متغیرهایی به برنامه تحول افزوده می شد. خدای متعال متناسب با این شرائط و متغیرهایی برای مسلمانان ، پیامبر اکرم ص و حتی معن، ت ها و رهنمودهایی صادر می کرد. لذا پیشنهاد می دهید که در پژوهشهای موضوعی تنزیلی در چینش آیات گرد آمده، دسته بندی و جایابی آیات به تناسب این مراحل رشد و تحولات پیرامونی آن تنظیم شود و معتقدید که باید زمینه های اجتماعی و واقعیت خارجی که درپیشرفت مسلمانان عصر نزول به مدد قران اتفاق افتاد، دقت کرد و رابطه ی هر مفهوم را با این دوره ها ی رشد سنجه کرد.
برای دست یابی به این دوره های رشد اجتماعی مسلمانان که به منظور استقرار فرهنگ اسلامی صورت بسته است، شما از یکی از آموزه های قرآن که دیگران چنین توجهی به آن نداشتند، بهره بردهاید و آن آیه 29 سوره فتح است. ممکن است کمی این موضوع را باز بفرمایید.
استاد بهجتپور: باسلام خدمت شما و قرآنپژوهان محترم؛ در مورد موضوعی که مطرح فرمودید باید گفت که: بله، در قران آموزه هایی بدین منظور وجود دارد که ما از آنها تحت عنوان مهندسیهای مع قرآن یاد میکنیم که مهم ترین این آموزهها که خدای تعالی فهم آن را نصیب ما کرد، آموزهای است که در سوره فتح 112/ 29 وجود دارد.
در این آیه پیروان پیامبر اکرم (ص) به زراعتی تشبیه شده اند که ابتدا رشدی زیر زمینی داشته تا انکه سر از خاک بیرون می زنند و دو برگ کوچک خود را نمایان می کنند. سپس ساقه بلند کرده و قد می کشند، در مرحله سوم ساقه کلفت کرده و قوت می گیرند و در نهایت مستقل و برپا می شوند: « مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ .وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ یُعْجِبُ اُّرَّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیما».
این آیه روشن می کند که می توان رشد و تکامل اجتماع وابسته به پیامبر را در این چهار دوره خلاصه کرد. این چهار دوره در واقع دوره های تغییر دربینش ها ، روحیات و خلقلیات و سبک زندگی مؤمنان به پیامبر است.
استاد عزیز، چرا این دوره ها می تواند معیار تقسیم و تقسیط آیات قرار گیرد؟
همه ما معتقدیم که حضرت رسول (ص) درسوره ابراهیم مأمور شد تغییر و تحول مردم را به مدد قران رقم زند: « الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى صِراطِ الْعَزیزِ الْحَمیدِ»[1]؛ چنانکه فرمود تغییر در ارزاق و نعمت ها و توفیقات و خذلان ها، تابعی از خواست و تغییرات در علاقه های مردمان است: « ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ»[2] نیز در جای دیگر فرمود: «ِإِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»[3] . پس عیار نزول نعمت های الهی در قالب آیات نورانی قران، تحولات صورت گرفته در افراد، گروهها و اجتماعات است. مفاهیم تحول آفرین قران نیز با توجه به ظرفیت ها و قابلیت های مردمان نازل می شد. بنابراین رصد زمینه های اجتماعی و فرهنگی که قران ایجاد کرده و ناظر به انها مقولات تحول ساز را پیگیری کرده معیار ارزشمندی برای درک حکمت نزول آیات بشمار می رود.
از سوی دیگر با نگاهی ارزش شناختی و مردم شناسی ، به نظر می رسد، نفوذ مفاهیم دینی و ایجاد گسست بین مردم و مفاهیم ضد ارزشی در چهار مرحله مدیریت شده است. مرحله اول زمینه سازی وتدبیر تمهیدات لازم تحولی، مرحله دوم ارزش گذاری یا تضعیف ضد ارزش ها در بین افراد و گروه مؤمنان، مرحله سوم هنجار سازی و همگانی کردن ارزش در پهنه اجتماع مؤمن و مرحله چهارم پایش و مراقبت از ارزش های فرهنگی جامعه. البته توجه بدهم که این مراحل رویکردی است و امکان تکمیل برخی از ابعاد در مراحل پس از آنها دور از انتظار نیست.
پژوهشگر باید نسبت میان این چهار مرحله فرهنگ سازی و به تعبیری مراحل تغییر تا رسیدن به تحول مطلوب را با توجه به سیر نزول در چهار دوره پیش گفته بدست آورد؛ درمرتبه بعد بین این مراحل و دوره های رشد و تکامل جامعه ایمانی مقایسه کند و در نهایت رابطه بین این مراحل با آن دوره ها را بررسی کند. به مثَل رساندن اجتماع ( ایصال الی المطلوب ) به مرحله پاکدامنی که در کتاب پاکدامنی به آن اشاره کردهایم، محصول چهار مرحله ی زمینه سازی برای اجتناب دادن مردم از آلودگی جنسی، اجتناب سازی و استقرار و استوار سازی مؤمنان بر ارزش اجتناب از آلودگی، هنجار سازی پاکدامنی و اجتناب از آلودگی های جنسی و در نهایت مراقبت و استمرار پاکدامنی در اجتماع مؤمن است. شناخت تناسب این چهار مرحله با چهار دوره رشد مسلمانان موجب است تا در مرحلهی داوری در آیات موضوع در ترتیب نزول فهم بهتری از آیات بدست آید.
استاد، شما برای پیداکردن این دورهها چه اقدامی انجام دادید؟
استاد: اقدام مهمی که در باره دوره های رشد و تکامل اجتماعی مؤمنان باید ملاحظه شود، پیدا کردن دوره های تقریبی چهارگانه در سیر نزول سوره ها و تعیین ابتدا و انتهای هر دوره به مدد مطالعه درونی سوره ها با توجه به ترتیب نزول آنها می باشد. در اینجا فارغ از اینکه چه بر ما گذشت تا این دوره ها را کشف کردیم و این سوال چند سال با ما همراه بود تا به جواب رسید، این دوره ها را به صورت خلاصه میتوان چنین گزارش کرد:
1. دعوت علنی پیامبر اکرم (ص) و کُنِش مخفی مؤمنان
2. دو قطبی سازی اجتماع ونمایان کردن گروه مؤمنان
3. استقرارو هویت یافتن جامعه اسلامی
4. استمرار، توسعه وگسترش جامعه اسلامی به سوی تشکیل امت اسلامی
قران نزول تدریجی یافت و در ضمن تغییر و تحولاتی که در مخاطبان ایجاد می شد، آیات نازل می شد. تغییرات و تحولات پیش آمده به تدریج دوره ای از رشد و تحول را شکل می داد که نامبردار کردن آن به دوره مناسب است. عدد و عنوان این دوره ها از طریق مطالعه ی تاریخی در مراحل دعوت اسلام در مکه و مدینه و تأمل در مضامین سوره های هر دوره و نیز با توجه به برخی آیات که دوره های مذکور را نمایانده است، بدست می آید.
ادامه دارد.
[1] . ابراهیم 72/ 1؛ « الف، لام، راء. کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى: به سوى راه آن شکست ناپذیر ستوده.»
[2] . انفال 88/ 53؛ « این [کیفر] بدان سبب است که خداوند نعمتى را که بر قومى ارزانى داشته تغییر نمىدهد، مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند تغییر دهند، و خدا شنواى داناست.»
[3] . رعد 96/11؛ « در حقیقت، خدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند.»
عرض سلام و ادب خدمت مخاطبین فرهیخته و قرآن دوست
با توجه به اینکه مجلد اول تفسیر همگام با وحیِ مفسر گرانقدر و گرانمایه، حضرت حجتالاسلام عبد الکریم بهجتپور توسط ایشان در حال ویراست جدید است، و نسخه چاپی جلد اول ویراست قبل این اثر که هماکنون تقدیم میگردد، در بازار موجود نبود، موسسه تمهید با اجازه استاد محترم، اقدام به انتشار فایل پیدیاف کتاب نمود.
از آنجا که این اثر اولین تفسیر تنزیلی شیعی در دنیای اسلام است و دستاوردهای اخیر استاد بهجتپور در حدود ده سال اخیر در این مجلد گنجانده نشده بود، گروه علمی تفسیر تنزیلی موسسه تمهید، ویراست جدید حلدهای اول تا سوم این اثر را در دستور کار خود قرار داده، تا مخاطبان ارجمند با سیر نزول سوره های قرآن و نیز مراحل تحول، دقیق تر آشنا شوند.
مواردی از نکات ناب ویراست جدید این اثر را در وبلاگ گروه تفسیر تنزیلی موسسه تمهید با آدرس ( hamgambavahy.blog.ir ) (وبلاگ حاضر)در اختیار شما قرار دادهایم، تا از مطالب جدید مرتبط با این جلد نیز محروم نمانید. شما میتوانید با عضویت در کانال مجازی موسسه تمهید در نزمافزار ایتا (https://eitaa.com/mtamhid) ، از به روزرسانی مطالب بلاگ و نیز زمان چاپ ویراست جدید مطلع گردید، و اخبار و محتواهای تولیدی تفسیر تنزیلی را پیگیری نمایید.
علاقه مندان می توانند فایل جلد اول تفسیر را از اینجا دانلود نمایند.
در پژوهش های تفسیر موضوعی یکی از کارهای مهم بعد از گرد آوری آیات، تنظیم آیات است که از اهمیت بالایی برخوردار است؛ معمولا در پژوهش های موضوعی موجود تقسیمی که صورت می گیرد، تقسیمی مکانیکی و بر اساس فصولی است که محقق در ذهن خود یا متکی به دانش چیده است. اما در پژوهش های موضوعی تنزیلی تنظیم آیات به گونه دیگری است.
این بحث را در پای درس و سخن استاد بهجت پور پیگیری می نماییم:
ایشان در جلسات بحث قواعد تفسیر موضوعی می فرمایند:
مستند به آیه 29 سوره فتح، سوره ها و آیات قران به تناسب رشد شخصیت مردمی که به دعوت پیامبر اکرم (ص) و قران پاسخ مثبت می دادند، نازل می شد، هر میزان که مسلمانان رشد می کردند، شرائط اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و تحول می شد و گاه حتی متغیرهایی به برنامه تحول افزوده می شد. خدای متعال متناسب با این شرائط و متغیرهایی برای مسلمانان ، پیامبر اکرم (ص) و حتی معن، ت ها و رهنمودهایی صادر می کرد. از این رو طبیعی است که در چینش آیات گرد آمده دسته بندی و جایابی آیات به تناسب این مراحل رشد و تحولات پیرامونی آن تنظیم شود. به همین جهت مناسب است تا زمینه های اجتماعی و واقعیت خارجی که درپیشرفت مسلمانان عصر نزول به مدد قران اتفاق افتاد، دقت کرد و رابطه ی هر مفهوم را با این دوره ها ی رشد سنجه کرد.
و در کتاب قواعد تفسیر تنزیلی که به زودی توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ خواهد رسید، می فرمایند:
برای دست یابی به این دوره های رشد اجتماعی مسلمانان که به منظور استقرار فرهنگ اسلامی صورت بسته است، در قران آموزه هایی وجود دارد؛ مهم ترین آنها در سوره فتح 112/ 29 وجود دارد. در این آیه پیروان پیامبر اکرم (ص) به زراعتی تشبیه شده اند که ابتدا رشدی زیر زمینی داشته تا انکه سر از خاک بیرون می زنند و دو برگ کوچک خود را نمایان می کنند. سپس ساقه بلند کرده و قد می کشند، در مرحله سوم ساقه کلفت کرده و قوت می گیرند و در نهایت مستقل و برپا می شوند: « مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ .وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ یُعْجِبُ اُّرَّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیما». این آیه روشن می کند که می توان رشد و تکامل اجتماع وابسته به پیامبر را در این چهار دوره خلاصه کرد. این چهار دوره در واقع دوره های تغییر دربینش ها ، روحیات و خلقلیات و سبک زندگی مؤمنان به پیامبر است. چرا این دوره ها می تواند معیار تقسیم و تقسیط آیات قرار گیرد؟ زیرا آن حضرت درسوره ابراهیم مأمور شد تغییر و تحول مردم را به مدد قران رقم زند: « الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى صِراطِ الْعَزیزِ الْحَمیدِ»[1]؛ چنانکه فرمود تغییر در ارزاق و نعمت ها و توفیقات و خذلان ها، تابعی از خواست و تغییرات در علاقه های مردمان است: « ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ»[2] نیز در جای دیگر فرمود: «ِإِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»[3] . پس عیار نزول نعمت های الهی در قالب آیات نورانی قران، تحولات صورت گرفته در افراد، گروهها و اجتماعات است. مفاهیم تحول آفرین قران نیز با توجه به ظرفیت ها و قابلیت های مردمان نازل می شد. بنابراین رصد زمینه های اجتماعی و فرهنگی که قران ایجاد کرده و ناظر به انها مقولات تحول ساز را پیگیری کرده معیار ارزشمندی برای درک حکمت نزول آیات بشمار می رود.
برای فهم دقیق تر موضوع این مطلب را نیز درباره چگونگی جامعه سازی در مکه ملاحظه بفرمایید.
نیز نکته مرتبط با گامهای تحول را در این مطلب بخوانید.
[1] . ابراهیم 72/ 1؛ « الف، لام، راء. کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى: به سوى راه آن شکست ناپذیر ستوده.»
[2] . انفال 88/ 53؛ « این [کیفر] بدان سبب است که خداوند نعمتى را که بر قومى ارزانى داشته تغییر نمىدهد، مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند تغییر دهند، و خدا شنواى داناست.»
[3] . رعد 96/11؛ « در حقیقت، خدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند.»
استاد بهجت پور در آیه اول سوره توحید یعنی «قل هو الله احد» برخلاف سایر مفسرین، هو را ضمیر شأن ندانسته اند و با توجه به ارتباط سوره توحید با سوره کافرون، آن را اشاره به معبود مستفاده از آیات سوره کافرون می دانند.
با هم تفسیر آیه اول سوره توحید در ویراست جدید تفسیر همگام با وحی را می خوانیم:
خدای متعال در آغاز سوره، با تعبیر «قُل» حضرت محمد را مأمور اعلام وحدت ذات و صفات خدای متعال میکند؛ همچنانکه در سورهی کافرون با همین تعبیر «قُل»، ایشان را امر به اعلام موضع صریح توحیدی خویش کرد. آن حضرت در سورهی کافرون از معبودی غیر از معبودهای معهودِ کافران نام برد، پس در این سوره به بیان صفات و ویژگیهای آن معبود میپردازد و در اولین آیه، خدا را «اَحَد»، یعنی ذاتی که قبول کثرت و تعدد نمیکند، میخواند. گفته شده «هُوَ» ضمیر شأن است؛ یعنی مرجعِ ضمیر، کلمهی «اَلله» است که پس از ضمیر قرار گرفته است. گفتنی است اینگونه عبارات برای تثبیت و توجهدادن مخاطبان به مطلب است. ضمیر غایب «هُوَ» اشاره به غایب بودن خداوند از چشمها و دور بودن از حواس دارد و رمز و اشارهای به نهایتِ خفا و دوری ذات باری تعالی از دسترس افکارِ محدود مخلوقات میباشد. با توجه به ارتباط سورهها میتوان احتمال داد که «هُوَ» اشاره به معبود مستفاد از آیات سورهی کافرون است: «لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ». «أحَد» وصفی که از «وحدت» گرفته شده است، مثل «واحد»؛ اما با این فرق که «اَحَد» بر چیزی اطلاق میشود که قبول کثرت نمیکند، چه در ذهن و چه در خارج و به همین دلیل، قبول شمارش نمیکند و داخل در عدد نیز نمیشود، به خلاف «واحد»؛ زیرا برای هر واحدی، در خارج یا در ذهن، دوم و سوم متصور است که با انضمام به آن کثیر میگردد، اما «اَحَد» واحدی است که دوم ندارد. تفاوت دیگر اینکه «أَحَد» صفت مشبهه است و این صیغه دلالت بر ذاتی بودن وصف در موصوف خود دارد، در حالی که «واحد» این معنا را نمیرساند.
مراد آیه: ای پیامبر به کافران اعلام کن آن معبود ویژهای که از او نام بردم، خدای جامع صفات کمال و جمال است که ذاتش یکی است و برای او شریک در ذات و صفات و حتی عبودیت وجود ندارد و از همه جهت «یکتا» و «یگانه» است.
فضیلت سوره توحید
در حدیثى از پیغمبر اکرم9 نقل شده است، که فرمود:
«أَ یعْجِزُ أَحَدُکُمْ أَنْ یَقْرَأَ ثُلُثَ الْقُرْآنِ فِی لَیلِهِ فَلَمَّا رَأَى أَنَّهُ قَدْ شَقَّ عَلَیهِمْ قَالَ: مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ فِی لَیلِهِ فَقَدْ قَرَأَ فِی لَیلَتِئِذٍ ثُلُثَ الْقُرْآنِ ؛[1] آیا کسى از شما عاجز است از اینکه یک سوم قرآن را در یک شب بخواند؟! چون دید که این کار بر آنان دشوار است، فرمود: هر کس در شب سورۀ اخلاص را بخواند در آن شب یک سوم قرآن را خوانده است.»
در روایت دیگرى از امام صادق7 آمده است:
«أَنَّ النَّبِی9 صَلَّى عَلَى سَعْدِ بْنِ مُعَاذٍ فَقَالَ: لَقَدْ وَافَى مِنَ الْمَلَائِکةِ سَبْعُونَ أَلْفاً وَ فِیهِمْ جَبْرَئِیلُ7 یصَلُّونَ عَلَیهِ فَقُلْتُ لَهُ: یا جَبْرَئِیلُ! بِمَا یسْتَحِقُّ صَلَاتَکمْ عَلَیهِ، فَقَالَ: بِقِرَاءَتِهِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ قَائِماً وَ قَاعِداً وَ رَاکباً وَ مَاشِیاً وَ ذَاهِباً وَ جَائِیاً؛[2] هنگامى که رسول خدا9 بر جنازۀ سعد بن معاذ نماز گزارد، فرمود: هفتاد هزار ملک که در میان آنها جبرئیل نیز بود، بر جنازۀ او نماز گزاردند! من از جبرئیل پرسیدم: او به خاطر کدام عمل مستحق نماز گزاردن شما شد؟ گفت: به خاطر تلاوت "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" در حال نشسته و ایستاده، سواره و پیاده، و رفت و آمد.»
و در حدیث دیگرى از امام صادق7 مىخوانیم:
«مَنْ مَضَى بِهِ یوْمٌ وَاحِدٌ فَصَلَّى فِیهِ بِخَمْسِ صَلَوَاتٍ وَ لَمْ یقْرَأْ فِیهَا بِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، قِیلَ لَهُ: یا عَبْدَ اللَّهِ! لَسْتَ مِنَ الْمُصَلِّینَ؛[3] کسى که یک روز و شب بر او بگذرد و نمازهاى پنجگانه را بیخواندن "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" بگزارد به او گفته مىشود: اى بندۀ خدا! تو از نماز گزاران نیستى!».
در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم9 آمده است، که فرمود:
«مَنْ کانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ فَلَا یدَعْ أَنْ یقْرَأَ فِی دُبُرِ الْفَرِیضَةِ بِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، فَإِنَّهُ مَنْ قَرَأَهَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ خَیرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِوَالِدَیهِ وَ مَا وَلَدَ؛[4] کسى که ایمان به خدا و روز قیامت دارد خواندن سورۀ "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" را بعد از هر نماز ترک نکند، چرا که هر کس آن را بخواند خداوند خیر دنیا و آخرت را براى او جمع مىکند و خودش و پدر و مادر و فرزندانش را مىآمرزد.»
از روایت دیگرى استفاده مىشود که خواندن این سوره هنگام ورود به خانه، روزى را فراوان مىکند و فقر را دور مىسازد.[5]
اینکه روایات فضیلت، سورۀ توحید را برابر یک سوم قرآن دانستهاند، از آنجا ناشی میشود که توحید ذات، صفات، و افعال خدا و دفع هر گونه پیرایه از او، بخش بسیار مهمی از معارف قرآن است؛ به گونهای که توحید، حداقل حجمی برابر با یک سوم مطالب این کتاب آسمانی را به خود اختصاص میدهد.
اینکه تکرار و تداوم تلاوت سورۀ توحید از سوی سعد بن معاذ باعث میشود تا در نماز بر جنازۀ او هفتاد هزار فرشته و از جمله جبرئیل حضور پیدا کنند، نشان از نقش تربیتی تلاوت مستمر این سوره در نورانی شدن و ارتقای مقام معنوی افراد تلاوت کننده دارد. توحید، کانون و نقطۀ اصلی نورانی شدن دلهاست، و تلاوت مستمر سورۀ توحید در نورانی شدن انسانها به این نور عظیم مؤثر است. به عبارت دقیق تر معرفت درست خدای متعال، ریشه اصلاح معارف و اعتقادات دیگر چون رسالت، قرآن، معاد، فرشتگان، و غیر اینهاست. چنانکه درستی این معرفت، بر عبادات و حتی بر روابط میان انسان و پروردگار و احکام عملی نقش مؤثری خواهد داشت.
ترک تلاوت این سوره نیز نشان از بی اعتنایی به اصل توحید است. کسانی که به اصل توحید حضرت حق، و اخلاص در آن نرسند، قادر نیستند در مقام اظهار بندگی و تجدید میثاق، که در نماز تجلی مییابد، حق بندگی را به جا آورند؛ ازاینرو روایات فوق، این گروه را کسانی میداند که در صف نمازگزاران داخل نشدهاند.
با توحید ناب است که زندگی رنگ و سبک نورانی و ایمانی میگیرد و برکات و عنایات و رحمتهای الهی شامل حال فرد، فرزندان و وابستگانش میشود. در سورۀ مریم، آیات 49 و 50، آنگاه که از عنایات خدای متعال به ابراهیم7 سخن میگوید، عطای فرزندان و ذریهای پاک مثل اسحاق و یعقوب8را مصداق رحمت مخصوص خدا به ابراهیم7 شمرده است.
بنابراین، چنانکه نور توحید ناب، که ریشۀ همۀ برکات است، با خواندن سورۀ توحید در مکانها تأثیر میگذارد، و برای آنجا و اهالی آن برکت به ارمغان میآورد.
نکتۀ مهم
همانگونه که تاکنون ملاحظه شد، روایات فضیلت در سورههای کوچک قرآن (مفصّلات) که بهطور غالب در آغاز نزول قرآن فرو آمدهاند، از برابری این سورهها با یک چهارم یا نصف یا یک سوم قرآن سخن میگویند. این روایات گویای این حقیقت هستند که غالباً پیامهای اصلی قرآن، ابتدا در قالب سورههای کوچک و به اجمال بیان، و پس از آن به تفصیل در سورههای متوسط و طولانی تشریح شداند. لذا پیامبر اکرم9 هر یک از تازه مسلمانان را نزد یکی از صحابه میفرستاد، تا به او تعدادی از سورههای مفصلات را تعلیم دهد. یکی از بهترین روشهای تعلیم محتوای قرآن به نسل نونهال و عموم مردم نیز استفاده از همین شیوه است. این گروه سنی دارای شبهه نیست، موانع و سؤالهای بزرگترها، و حوصلۀ بیانات طولانی و مجادلهها را ندارد. چه روشی بهتر از بیان سورههای مفصّلات میتوان برای آشناکردن این گروه با محتوا و پیامهای دینی اتخاذ کرد؟
[1].مجلسی، بحارالأنوار، ج89، ص358 ؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج6، ص414؛ تفسیر نور الثقلین، ج5، ص705.
[2]. کلینی، الکافی، ج2، ص662 .
[3]. کلینی، الکافی، ج2، ص622؛ صدوق، ثواب الأعمال، ص 127.
[4]. صدوق، ثواب الأعمال، ص128.
[5]. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج10، ص855 ، جَاءَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَى النَّبِی ص فَشَکا إِلَیهِ الْفَقْرَ وَ ضِیقَ الْمَعَاشِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ9: إِذَا دَخَلْتَ بَیتَک فَسَلِّمْ إِنْ کانَ فِیهِ أَحَدٌ، وَ إِنْ لَمْ یکنْ فِیهِ أَحَدٌ، فَصَلِّ عَلَی وَ اقْرَأْ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مَرَّةً وَاحِدَةً فَفَعَلَ الرَّجُلُ فَأَفَاضَ اللَّهُ عَلَیهِ رِزْقاً وَ وَسَّعَ عَلَیهِ حَتَّى أَفَاضَ عَلَى جِیرَانِه.
از مجموعه آیات و سور گذشته معلوم میشود که قرآن در مطرح ساختن مسألهی توحید، روش ویژهای را تعقیب نموده است. این روش بر پایه نگاه قرآن به تربیت توحیدی استوار است. قرآن از خدا سخن نگفت، تنها برای اینکه مردم به معرفت الله برسند، بلکه از خدا سخن گفته تا مردم بر پایه معرفت، بندگی کنند و سراسر زندگی خود را متناسب با این اندیشه، سامان دهند: « صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ»؛ « رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوشرنگ (و نگار)تر از خداوند کیست؟ و ما پرستندگان اوییم.» (بقره 87/ 138) از این رو طرح مسأله معرفت در لابه لای آیات و مناسبت هایی که واکنش های بندگی باید بروز کند، مطرح می شود، و چنانکه در سیر نزول مشاهده کردید مباحث توحید ذات و صفات را متأخر از مباحث توحید افعالی و توحید عملی قرار داد تا مخاطبان رابطه خود با جهان غیب را از نقطه ای آغاز کنند که واکنش های رفتاری مثل تسلیم و تقوا و عبادت و خشیت و امثال آن را به دنبال داشته باشد. سپس چنان که مشاهده می کنید به تدریج و از سوره کافرون تاکنون تصویر ذات و صفات باری تعالی را روشن تر و شفاف تر می سازد و به دفع پیرایه های احتمالی در این باره می پردازد.
قرآن در آغازنزول و از سوره علق بر صفت های آفریدگاری و ربوبیت تکوینی توجه می دهد و آن ها را پایه ارتباط مردم با جهان معنا و درک ربوبیت تشریعی قرار می دهد و اضطرار و فقر انسان را به پروردگار ثابت کرده، ایشان را به تسلیم شدن و ترک سرکشی در مقابل فرامین ربوبی فرا می خواند. ( ن. ک. به ترتیب : سوره های علق، قلم، مزمل، مدثر) پس از آن به بیان ارتباط صحیح و شایستهی انسان با پروردگار پرداخت، نظیر سورهی حمد، و در گامی دیگر، نقش این رابطه را در پذیرش قرآن به عنوان کلام الهی که انسان را به استقامت شخصیت می رساند: (ر. ک. سوره تکویر نزول 7) و نقش همراهی ذکر پروردگار با نماز که یک بال رستگاری انسان را رقم می زند: (ر. ک. سوره اعلی نزول 8) سپس این نقش ها را در سوره های بعد به نقش های مختلف پروردگار و دست غیب در معادله میان انسان، دیگران، جهان هستی و پروردگارتبیین فرمود، و بالاخره با ایجاد این زمینهها و اینکه او همنوع دیگر معبودها و پروردگارهای ادعایی نیست، مخاطب را آمادهی بحث از ذات و صفات پروردگار نمود؛ بنابراین قرآن به تربیت توحیدی توجه داد و این تربیت را پایه اصلاح انسان قرار داد و اولین واکنش قابل انتظار را بندگی و پرستش قرار داد تا در سایه آن به تدریج چشم انسان به جهان معنا بازتر شود و رفتار وی در ابعاد مختلف زندگی بر این اساس تنظیم شود. « ولله الحمد»
نمونه ای مناسب از رفع ابهامات عارضی در آیه 4 سوره فلق
و من شر النفاثات فی العقد
این آیه، بیان یکی دیگر از موانع گسترش دعوت اسلام و جریان سازی پیامبر 6 بر علیه کفر است. (بیان مقصود آیه)
دلیل تکرار «من شرّ» در آیات، تأکید بر استعاذه و امید اجابت است.
«ال» در «النفاثات» برای جنس و از نظر مصداق، اشخاص متعددی را شامل می شود.
«نَفَّاثَات» بیرونریختن مقدار کمی از آب دهان در هنگام دمیدن می باشد. البته این واژه در معنای دمیدن معنوی که به معنی الهام و تلقین است، به کار میرود. از رسولخدا نقل شده است که دربارهی وحی فرمودند: «اَلَا وَ اِنَّ الرُّوحَ الْاَمِین نَفَثَ فِی رُوْعِی[1]؛ آگاه باشید که روح الأمین یعنی جبرئیل در قلب من دمید» که مراد دمیدن معنوی است. «عُقَد» گرهها. این کلمه از «عَقْد» به معنی بستن و گرهزدن گرفته شده است.
در مصداق «نفاثات فی العقد» به معنی دمندگان در گرهها، میان مفسران گفتگو شده است و برخی [2] توهم کردهاند که مراد آیه، پناهبردن پیامبر به پروردگار از شر ن ساحر یهودی است که در آن روزگار زیاد بودهاند. این برداشت در صورتی است که اثبات شود ساحران یهودی تنها از جنس ن بوده اند؛ در غیر این صورت در جمعیت مرکب از ن و مردان از ضمائر مذکر استفاده می شود. با عنایت به این مطلب ، تلاش برخی برای آنکه این تعبیر را با افسانه جاهلی سحر شدن پیامبر 6 از سوی لبید بن اعصم ساحر هماهنگ کنند، هم دستی ن ساحر را با لبید ادعا کرده اند ، همچنین اظهار داشته اند: ن ساحر در عمل سحر مردان ساحر را همراهی می کردند ، ادعایی نادرست است. این برداشت ها در صورتی است که موضوع تأثیر پذیر را شخص پیامبر اکرم6 قلمداد کنیم، حال آنکه چنین ظهوری درآیه نیست. بر فرض صحت وجود چنین احتمالی، بنا بر نظر اکثر متکلمان مسلمان، اعم از شیعه، معتزله و اشاعره، مسحورشدن پیامبراکرم امری باطل و مردود است؛ زیرا همان گونه که در مقدمات سوره گذشت، اگر ساحران بتوانند بر عقل و جان پیامبر اکرم مسلط شوند و حتی به جسم او لطمه زنند، یقینِ به رسالت آن جناب در هالهای از ابهام فرو میرود.
ظاهراً مؤنث آوردن نفاثات به جهت رعایت تناسب با موصوف مقدر یعنی نفوس می باشد. افزون آنکه،اگر مراد از این کلمه، ن ساحر باشد، منظور پناه بردن به پروردگار از شر ساحران زن در باره عموم مردم است، نه در باره شخص پیامبر اکرم 7 که گفته شد، سحر بر او کارگر نخواهد افتاد. از این رو، در صورتی که مراد از نفاثات را نفوس ندانیم، می توان احتمالات دیگری هر چند ضعیف داد: مثلاً مراد از نفاثات را نی شمرد که با شنیدن تأثیر دعوت دین بر فرزندان، شوهرو پدرانشان، اراده آنها را سست می کردند و از خطرات همراهی با پیامبر 7 بیم می دادند. دمیدن و فوت کردن در گره ها، تعبیری مجازی برای نفوسی باشد که مانع نشستن مطالب پیامبر6 در جان مردم می شوند.
مراد آیه: ای محمد! بگو از شر نفوس و جماعتی که عزمها و رأیها را زده و درتصمیمات ایمانی و عزمهای اعتقادی عموم مردم نفوذ مینمایند و آنها را یکی پس از دیگری سست مینمایند، به پروردگار سپیده، پناه میبرم. این جماعت با نَفَسهای مسموم خود، آهسته و پنهانی میدمند تا عزم و اعتقادات مردم را سست نمایند و رأی آنان را تغییر دهند، یا با القای شبهات، مانع پذیرش دین جدید شوند.
[1] کلینی، الکافی، ج2، ص74؛ فخر رازی نیز این بخش از روایت را بدین شکل ذکر کرده است: «إن جبرئیل نفث فی روعی» مفاتیح الغیب، ج32، ص374)
[2] . آلوسی، روح المعانی، ج15، ص521
شأن نزول سوره فلق و ناس و نقد آن در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی:
جمهور مفسران اهل سنت بر اساس روایاتی از عایشه و ابن عباس-با اختلاف در متن روایات-، نزول این سوره را مربوط به سحر پیامبر اکرم توسط لبیدبنأعصم یهودی-یا دختران او و یا مردی از یهود- دانستهاند که آن را در چاه بنیزریق به نام «دروان»-و در برخی نقل ها «ذروان» یا «ذی أروان» - انداخته بود و موجب بیماری رسول خدا شد، تا اینکه در خواب، دو فرشته بر پیامبر6 حاضر شدند، یکی بالای سر و دیگری پیش پای حضرت نشستند و ایشان را از محل سحر باخبر ساختند. حضرت بیدار شدند و اصحاب خود- علی 7، زبیر و عمار- را در پی آن فرستادند. آنها طبق خبری که فرشتهها دادند، آب چاه را کشیدند، سنگ ته چاه را بلند کرده و بستهای از زیر آن بیرون آوردند که درون آن شانه سری بود که در دو دانه از دندانههای آن شانه، یازده گره بود که با سوزن دوخته شده بود؛ پس این دو سوره نازل شد و هر آیهای که قرائت میشد، یکی از این گرهها باز میشد و پیامبر اکرم6 در خود احساس سبکی و عافیت میکردند و چون سورهها به اتمام رسید، همه گرهها باز شد و پیامبر6 سلامتی کامل خود را به دست آوردند، سپس جبرئیل خطاب به پیامبر6 فرمود: به نام خدا تو را از شر هر چیزی که آزارت دهد، همچون حسد و چشمزخم، حفظ میکنیم و خدا تو را شفا بخشد.[1] هرچند برخی از این مفسران توجیهاتی برای امکان چنین سحری در پیامبر آوردهاند[2]؛ اما برخی مفسران شیعه این نوع روایات را مردود و باطل دانستهاند و گفتهاند شاید تنها بتوان چنین توجیه کرد که لبیدبنأعصم یا دیگران چنین قصدی داشتند، اما خدای متعال پیامبر6 را از نقشه آنها باخبر کرد و سحر آنان استخراج شد و هیچ تأثیری نتوانست در جسم پیامبر6 بگذارد-همچنانکه تأثیر سحر در روح ایشان باطل است-. دلیل بطلان چنین روایاتی این است که اولاً مخالفت آشکار با آیات قرآن دارد که نسبت سحر به پیامبر6 را مذموم شمرده است: «وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَسْحُوراً اُنْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلَا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلاً» (فرقان 42/8 تا 9) ثانیاً از طرف دیگر تأثیر سحر در پیامبر6، موجب زوال عقل در او گشته و موجب بازیچه قرار گرفتن مقام والای نبوت و بیاعتباری این مقام و به مقصد نرسیدن هدف رسالت می شود. شاید گفته شود که این سحر بر بدن پیامبر ـ نه در عقل وی ـ کارساز بوده است؛ اما باید دانست، پذیرش این ادعا به معنای سلب اعتماد از درستی دریافت های غیبی آن حضرت از سوی مردم است؛ از کجا معلوم که اگر سحر بربدن آن حضرت مؤثر باشد، بر عقل آن حضرت کارگر نیفتاده باشد؟! از این رو این ادعا موجب عدم اعتماد به پیامبر6 است؛ از سویی دیگر همانطور که گفته شد، بنا بر روایات ترتیب نزول و ارتباطی که با سوره های کافرون و فیل بیان شد، این سوره مکی است، در حالی که درگیری یهود با پیامبر6 در مدینه بوده است و این خود دلیلی بر عدم اصالت اینگونه روایات است؛ لذا حقیقت آن است که کارگر افتادن سحر بر پیامبر 6 به تعبیر شیخ طوسی افسانه ای است که قصه سراهای جاهل ساختهاند؛ و لذا معتزله و غالب امامیه و محققان از مذاهب اسلامی از پذیرش چنین افسانهای پرهیز کردهاند و روایاتی که در آنها صحبت از سحر پیامبر6 توسط افرادی از یهود شده، قطعا نمیتوانند سبب نزول این سوره باشند.
آیا می توان این روایات را از جنس جری و تطبیق سوره در مدینه قلمداد کرد؟ برخی برای حفظ این گزارشات خود را به زحمت انداختهاند؛ از جمله ایشان مرحوم طبرسی در مجمع البیان است. وی چنین توجیه می کند: افرادی از یهود قصد سحر پیامبر6 را داشته و برای آن تلاش کردند، اما خداوند با آگاه کردن نبی خود از سحر آنها و فرمان به خواندن معوذتان، ایشان را از سحر دشمنان محفوظ داشت. این توجیه دو تأویل لازم دارد. اولاً: باید مراد از ظاهر الفاظ مربوط به سحرشدن را، تلاش ساحران بدون هر گونه تأثیری بر حضرت6 شمرد. در این صورت سؤال میشود: چرا باید به دنبال نوشتهای گشت تا با قرائت معوذتین از بند آن رها شد؟ شاید پاسخ آن باشد تا نقش معوذتین در ابطال سحر را نشان دهند. ثانیاً: این گزارشات را حمل بر تطبیق و نه سبب نزول کرد، زیرا شواهد مکی بودن سوره های معوذتین از محتوا و مضامین آیات هویداست. بنا بر این، عبارت منسوب به امام صادق7 : «کان جبرئیل أنزل یومئذ معوذتین علی النبی» به معنای نزول اول بار نیست، بلکه از جنس نزول تأییدی است، برای یادآوری راه برون رفت از حادثه سحر. در این صورت گزارش از جنس تطبیق بر سوره فلق قلمداد می شود. به هر حال صرف نظر کردن از روایاتی که از نظر اعتقادی با مبانی عصمت انبیا: و پیامبر اسلام6 سازگاری ندارد، مناسبتر و زیبنده محققان ارجمند است.
[1] . طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج10، ص 865؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج32، ص 368؛ واحدی نیشابوری، أسباب نزول القرآن، ص 502؛ سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج6، ص 417؛ عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج5، ص 718؛ مشهدی قمی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج14، ص 542؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج5، ص 813؛ آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج15، ص 521.
ضمن تسلیت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان
به اطلاع اساتید محترم تفسیر می رساند ؛ به زودی محتوای تفسیری سوره های علق (مکی 1) تا توحید (مکی 22) به مرور خدمتتان بارگذاری خواهد شد. ان شاء الله
لطفا برای اطلاع از بروزرسانی محتوای سایت در کانال ما در ایتا عصو شوید.
جهت ورود به کانال ایـــــنـــــــــــــجـــــــــا را بزنید
https://eitaa.com/ansarquran
سوره به مناسبت کلمۀ "قارعه" در آیة اول سوره، به این نام خوانده شده است و به اتفاق همۀ دانشمندان تفسیر و علوم قرآنی در مکه نازلشده است.
سورۀ قارعه در تمام جداول ترتیب نزول در ردیف سیام، پس از قریش و پیش از قیامت قرارگرفته است.
این سوره در ترتیب مصحف رسمی در جزء سیام قرآن، ردیف صد و یکم، بعد از سورة عادیات و قبل از سورة تکاثر قرارگرفته و یازده آیه دارد.
ترغیب مردم به انجام هر چه بیشتر اعمال شایسته در دنیا و هشدار کوتاهی در این زمینه.
محتوای این سوره، انذار و اعلام خطر دربارۀ دهشت عظیم قیامت و تقسیم مردم به دو گروه سعادتمند و شقاوت پیشه است. سوره با تکرار یکی از نامهای سهمگین قیامت، یعنی کوبندگی، و بیان عظمت آن و تحولات ایجاد شده در هنگام وقوع قیامت آغاز میشود و ضمن بیان تقسیماتی که افراد اجتماع خواهند داشت، آنان را بر اساس سنگینی یا سبکی ترازوها به دو گروه اهل بهشت و اهل جهنم تقسیم میکند: کسانی که دارای اعمال شایسته و سنگین در دنیا هستند، با ترازوهای سنگین وزن میشوند و کسانی که دارای اعمال ناشایست و سبک هستند، با ترازوهای سبک وزن میشوند. این ترازوها همان انسانهایی هستند که به عنوان امام و الگوی مردم بودند. اولیای الهی ترازوها و معیارهای سنگین، و طواغیت و اولیای شیطان سنجهها و معیارهای سبک هستند و اعمال پیروانشان نسبت به ایشان سنجیده میشود: )یوم یدعوا کل أناس بامامهم(.[1]
گذشت که پیامبر اکرم9 مأموریت داشت در اردوگاه شرک خیمه زند و ضرورت تغییر را به یاد آنان آورد و افرادی را در خیمهۀ اسلام جمع کند و آنان را تا قلهۀ کمال و رستگاری راهبر باشد. این مهم در سایۀ قرآن به انجام میرسید.
در سورههای آغازین نزول، بهطور عمده مبانی و مؤلفههای تغییر بر مردم خوانده و آفتهایی که انسان را به شقاوت و ناکامی میکشاند، تذکر داده شد. از سورۀ کافرون (مکی18)، به تفاوت ماهوی معبود و دین اسلام با معبود و دین شرک مکیان، و در ادامه به اصلاح پیرایههایی که بر خدا بسته بودند، توجه داد. در سورههای بعد به نشانههای خدا در نفس مردم و در بیرون توجه داد، از ظرفیت انسان گفت و بر حرکت به سمت راه رستگاری و "احسن تقویم" پافشرد. در سورة تین به نقش ایمان و عمل صالح در تأمین رستگاری اشاره کرد و راه دستیابی به ایمان و عمل شایسته را دین و آیین الهی بر شمرد (و یا آنکه بر ضرورت تفاوت فرجام مردم با عنایت به ایمان و عمل شایستۀ گروهی و کفر گروه دیگر تأکید کرد). در سورۀ قریش ضرورت سبقت قریش در بندگی و اطاعت خدا با توجه به عنایات ویژۀ الهی به آنها گوشزد شد، و در سورة قارعه به دستاورد ایمان و عمل شایستۀ دنیا در آخرت و بیایمانی و نداشتن عمل شایسته در آن روز توجه داد تا انگیزۀ سیر به سمت ایمان واطاعت شتاب بیشتری پیدا کند.
در حدیثى از امام باقر7 مىخوانیم: «مَنْ قَرَأَ الْقَارِعَة آمَنَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ فِتْنَةِ الدَّجَّالِ أَنْ یؤْمِنَ بِهِ وَ مِنْ قَیحِ جَهَنَّم یوْمَ الْقِیامَة إِنْ شَاءَ اللَّهُ؛[2] کسى که سورۀ قارعه را بخواند، خداوند متعال او را از فتنۀ دجال و ایمان آوردن به او حفظ مىکند، و او را در قیامت از چرک جهنم ایمن میگرداند، انشاء الله».
این فضیلت نیز ناظر به اثر تربیتی سوره است. دجالها رهبران فتنهگری هستند، که صورتی به ظاهر منطقی و درست، حتی مذهبی و دینی دارند و تشخیص انحراف آنها بسیار سخت است؛ به همین خاطر تأثیری جهانی و گسترده دارند. آنها با ساده کردن ارتکاب گناه از راههای به ظاهر منطقی و دینی، فساد و انحراف را میگسترانند. توجه به مسئولیتهای انسان در روز رستاخیز و اینکه بودن در کدام صف چه نتایج وتبعاتی به دنبال دارد و اینکه انسان باید مراقب باشد در صف افراد سبک میزان قرار نگیرد، انسان را هوشیاری و تقوای از افتادن به دام دجالها میدهد، در نتیجه از فرورفتن در چرک گناه و فساد، که باطنش گرفتاری در جهنم است، حفظ میکند.
ثمرات و فواید تفسیر تنزیلی موضوعی // موضوعات مقاله و پایان نامه
تفسیر تنزیلی موضوعی نتائج ارشمندی در فهم مرادهای خدای متعال دارد. دست یابی به این نتائج توجیه کننده تولید سبک جدیدی از تفسیر تنزیلی است. در ذیل لیستی از این ثمرات را که باید بسط و توضیح داده شود و در تفسیر همگام باوحی و نیز تفاسیر موضوعی تنزیلی موجود همچون روش فرهنگ سازی پوشش اسلامی، روش نهادینه سازی پاکدامنی در قرآن، اهداف نزول قرآن و برخی پایان نامه های تولیدی نمونهیابی گردند.
موضوعاتی همچون:
1. کشف روش های تحول مردم در باب هر یک از عناصر فرهنگی
2. تشخیص ویژگی هاو مسائل میان جریانات موافق و مخالف درفرایند فرهنگ سازی عناصر قرانی
3. تشخیص عناصر مقدم و اثر گذارمستقیم بر عنصر فرهنگی مورد پژوهش
4. شناخت عناصر اثر گذار غیر مستقیم بر عناصر فرهنگی مورد پژوهش
5. شناخت شرائط و ظرفیت های محیطی لازم برای تبیین، ارزش گذاری، اجتماعی سازی هر یک از عناصر فرهنگی
6. شناسایی قابلیت های مورد نیاز رهبری تحول در باره هر یک از موضوعات فرهنگی
7. شناخت چالش های پیش روی هر یک از عناصر تحولی قران و تدابیر پیش گیرانه از انها
8. بازسازی مناسب شرائط اجتماعی گفتمان سازی ، ارزش گذاری، و نهادینه سازی در عصر و مصرهای پس از نزول
9. داوری در صواب و خطای برداشت های تفسیری مفسران و افزونی برداشت های تفسیری از آیات موضوعی قران
10. دست یابی به ساختار و سازمان موضوعات قرانی متناسب با اراده های خدای متعال
که در بحث های استاد بهجت پور به صورت خلاصه آمده اند و باید بسط یابند.
شاید در آینده نشستی علمی با همین عنوان با استاد بهجت پور ترتیب دادیم. ان شاء الله
در ذیل برخی مباحث تصویری استاد بهجت پور به اشتراک گذاشته شده است.
همایش انس با قرآن
روی متن بزنید و به آپارات منتقل شوید.
اهمیت دلگرمی انسان به بهترین دوستان
ادامه دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
این مقاله در حال گسترش است.
مبانی تفسیر تنزیلی
مبانی تفسیر، پیش فرض ها، اصول موضوعه و باورهای اعتقادی یا علمی هستند که پایه فعالیت تفسیری مفسر قرار می گیرند و به دو گروه مبانی مشترک و اختصاصی تقسیم می شوند؛ گروه اول به روش یا سبک تفسیری خاصی تعلق ندارند، ولی گروه دوم پایه سبک تفسیری خاصی مثل تفسیر به ترتیب نزول هستند. برخی از مبانی مشترک عبارتند از:
1)الهی بودن الفاظ قرآن
2) خطاناپذیری فرآیند وحی قرآنی به پیامبرصلی الله علیه وآله
3)تحریف ناپذیری قرآن
4)جاودانگی و جامعیت قرآن
5)تفسیرپذیری قرآن و جواز تفسیر قرآن توسط غیرمعصوم
6)حجیت ظواهر قرآن و نبود تناقض در قرآن
- مبانی تفسیر به ترتیب نزول
1. مشروعیت و جواز تفسیر تنزیلی
این مبنا در سبک تفسیری ترتیب نزول اهمیت فوق العاده ای دارد؛ آیا این سبک امروزی، ریشه اعتباری در قرآن وسنت نبوی ومعصومان علیهم السلام دارد؟ مطالعات تاریخ شناختی و قرآن شناختی نشانگر اثبات این مبنا در سیره معصومان علیهم السلام است.
1-1.سیر تعلیمی رسول اکرم صلی الله علیه و آله: آیات قرآن در نوبت های مختلف نزول، بر ایشان خوانده می شد و حضرت نیز به پیروی از جبرئیل، در هر نوبت نزول آیات، شروع به خواندن آنها بر مردم می کردند.
2-1. ساختار ترتیب سوره ها در مصحف امیرمؤمنان علی علیه السلام: مصحف امیر مؤمنان علیه السلام نوعی تفسیری مزجی از آیات قرآن است.حضرت از ویژگی های مصحف خود چنین یاد کرده اند: «ما نزلت آیة علی رسول الله إلّا أقرأنیها و أملاها علیّ، فأکتبُها بخطّی و علّمنی تأویلها و تفسیرها وناسخها و منسوخها.»(بحرانی، سیدهاشم، البرهان،ج1، مقدمه،ص142)
3-1. ترغیب معصومان به قرائت و فهم ترتیب نزول: از علی بن الحسین با چند واسطه از امام صادق علیه السلام جریان جمع آوری و تألیف نوشته ها نزد پیامبرصلی الله علیه وآله و با سفارش ایشان توسط امام متقیان علی علیه السلام نقل شده و بعد به نقل از رسول الله صلی الله علیه و آله می نویسد: « لو أن الناس قرؤوا القرآن کما أنزل ما اختلف إثنان»(علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی،ج2، ص451)
4-1. استفاده معصومان و اصحاب آنها از این سبک تفسیری: در میان کلمات ائمّه اطهار علیهم السلام وصحابه آنها مواردی وجود دارد که برای اثبات مطلبی به ترتیب نزول آیه یا سوره ای استناد نموده اند؛ امام صادق علیه السلام در پاسخ عبدالرحمن درباره مراد از «عفو» در آیه « یسئلونک ماذا ینفقون قل العفو»(بقره/219)فرمودند: «الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواماً(فرقان/67)نزلت هذه بعد هذه»(عبد علی بن جمعه عروسی حویزی، نورالثقلین، ج4،ص28،ح99) سوره فرقان طبق جدول های ترتیب نزول در ردیف 42 قرار دارد، در حالی که سوره بقره در ردیف87است.امام علیه السلام فرمود: قبل از نزول این آیه، حد عفو در سوره فرقان نازل شده و کلمه عفو به حالتی میان دست بسته بودن و اسراف اشاره دارد. همچنین محمدبن نعمان در پرسش ابو حنیفه درباره تحریم متعه در سوره معارج و روایتی از پیامبرصلی الله علیه وآله در نسخ متعه، پاسخ داد: «یا أبا حنیفه إنّ سورة «سأل» مکیّةٌ و آیةُ المتعة مدنیةُ و روایتک شاذّةٌ ردّیةٌ» (محمدبن یعقوب کلینی، فروع کافی، ابواب المتعة،ج5، ص450)
5-1. مقایسه با سبک موضوعی: در کنار سبک ترتیب مصحفی، در تفسیر از سبک موضوعی هم استفاده می شود که با تجمیع آیات مرتبط و متناسب به کشف نظریه قرآن در موضوعی پرداخته می شود.این سبک، امری متأخر و در عین حال پذیرفته شده در بین مسلمانان است. اگر تفسیر موضوعی بی اشکال است، مشکل تفسیر به سبک نزول از دو جهت کمتر از آن است؛ اول اینکه در زمان پیامبر اکرم معمول بوده است و دوم اینکه قرآن به همین سبک نازل شده و بر مردم خوانده شده است. علاوه بر اینکه بطور طبیعی مفسر در تفسیر موضوعی در یافتن پاسخ پرسش خود راهی ندارد جز اینکه ترتیب نزول سوره ها و حتی آیات را پی جویی کند؛ بنابر این می توان تفسیر به ترتیب نزول را شاخه ای از تفسیر موضوعی قامداد کرد.
2. آینه سان بودن فطرت و دین:
پذیرش فطری بودن محتوای دین اسلام ودینی بودن سرشت انسان از دیگر مبانی مؤثر در تفسیر تنزیلی است؛با دلایل: تأکید قرآن برتوافق فطرت ودین (روم/30)، وحدت دین و فطرت بر محور توحید، هماهنگی آموزه های قرآنی با فطرت همراه با شکل گیری شخصیت انسان از فطرت وخانواده و جامعه (انبیاء/ 51-54)، تواناسازی انسان در اصلاح خود وفرهنگ به وسیله قرآن(جمعه/2) و نقش قرآن در فرایند تغییر و اصلاح(نهج البلاغه/ خطبه158) این مبنا اقتضا می کند که انسان، مخاطب قرآن باشد و عربیت و فرهنگ معاصران نزول و دغدغه های آنان قرآن را در حصار خود باقی نگذارد. قرآن با زبان عربی، سرشت انسان ها را مخاطب قرار داده است.
3. حکیمانه بودن محتوا ونظم نزولی قرآن:
قرآن وحیی آسمانی است که از سوی متکلمی حکیم فرود آمده است. حکیم بودن خدای متعال، در تنزیل و دفعات گوناگون نزولش و در تبیین هایی که از مسائل مختلف نموده، بروز می کند.(هود/1)(المیزان،ج10،ص136/ نمونه، ج9،ص9/ تفسیر المراغی،ج11،ص168)
4.شمول وگسترش پیام قرآن:
قرآن کتاب جاوید خدا برای دین جاوید اسلام است. تعالیم حیات بخش آن، همه موجودات مختار و شایسته تکلیف را مخاطب قرار می دهد.(تکویر/26-27 ، انعام/19)
5. هدایت مآلی قرآن:
اگر مفسری هدف از نزول قرآن را تربیت و هدایت مخاطبان بداند در تکرار داستان ها و وقایع به کشف نکات تربیتی توجه می کند و اگر تصور شود که هدف قرآن حل مسائل بسیط عربیِ معاصر نزول قرآن بوده و پیامی بیش از این برای جوامع آینده ندارد، انتظار معرفت بخشی و هدایتی از قرآن را پایین می آورد و دستورات ومعارف آن حداقلی شمرده می شود.به نظر می رسد معتبرترین راه دستیابی به اهداف نزول قرآن و مدل پیاده شدن آنها در جامعه معاصر نزول، استفاده از سبک ترتیب نزول است.
به اطلاع می رساند کتاب قواعد تفسیر تنزیلی موضوعی استاد بهجت پور به مرحله ارزیابی رسید.
این کتاب آخرین نگاشته استاد در عرصه تفسیر تنزیلی و ان شاء الله گره گشای پایان نامه ها و تحقیقات تنزیلی است و اتفاقات بزرگی را در عرصه تفسیر موضوعی رقم خواهد زد.
این اثر توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر خواهد شد و ان شاء الله بنا بر آن است تا بر اساس آن یک کرسی نظریه پردازی نیز در این موضوع شکل بگیرد.
به زودی از این کتاب با شما سخن خواهیم گفت.
موسسه تمهید برگزار میکند:
دوره تربیت پژوهشگر تفسیر تنزیلی (خواهران و برادران)
شرایط ثبت نام:
1ـ اتمام سطح 3 یا کارشناسی ارشد رشته های مرتبط با تفسیر و علوم قرآن
2ـ ست در قم
3ـ حداکثر سن 40 سال
4 ـ تعهد به حضور فعال و انجام پژوهش
اولویت با کسانی است که مدارک بالاتر داشته، و زودتر ثبت نام نمایند. پذیرش نهایی پس از انجام مصاحبه صورت میگیرد.
محتوای دوره:
ـ ساختار شناسی تفسیر سورهای
ـ مبانی، اصول، قواعد و فواید تفسیر ترتیبی تنزیلی
ـ مبانی، اصول، قواعد و فواید تفسیر موضوعی تنزیلی
طول دوره: شش ماه
مزایا:
ـ ارائه گواهی معتبر پایان دوره
ـ مجوز حضور در درس خارج تفسیر تنزیلی
ـ حمایت از پژوهشهای تولیدی
مدارک ثبت نام:
ـ کپی شناسنامه، کارت ملی و یک قطعه عکس
ـ ارائه مدرک تحصیلی یا اشتغال به تحصیل
زمان و شیوه ثبت نام: از 25/8/98 تا 10/9/98
حضور در موسسه یا ارسال مدارک از طریق ایتا به شماره 09199700163
قم، انتهای زنبیل آباد، خیابان اباالفضل، کوچه 2، کوچه دانش 6، پ 29، موسسه تمهید. تلفن: 02532920244
ساعات تماس و حضور در موسسه: شنبه تا چهارشنبه 11 تا 14
با سلام
به اطلاع علاقه مندان به تفسیر تنزیلی می رساند، کانال منابع و آثار تولید شده در تفسیر تنزیلی در پیام رسان ایتا ایجاد شد و شما قرآن پژوه محترم به راحتی می توانید منابع تولیدی در عرصه تفسیر تنزیلی را به صورت فایل پی دی اف دانلود نمایید.
در این کانال منابع و آثار تولید شده در رابطه با مباحث تفسیر تنزیلی و حتی نقد آن بارگذاری خواهد شد.
امید که خدمتی کوچک به محققین این عرصه باشد. به زودی لینک دانلود این منابع در سایت هم گذاشته خواهد شد و نسخه ای چاپی از آن هم در موسسه برای استفاده محققان قرار خواهد گرفت.
اگر نرم افزار ایتا را نصب دارید، بر روی لینک ذیل بزنید تا به سایت وارد شوید.
http://eitaa.com/joinchat/2551119898Ce44d0df9bc
کاری از گروه علمی تفسیر تنزیلی موسسه تمهید
جهت دریافت این محتواها به صورت یکجا روزهای شنبه تا چهارشنبه از ساعت 8 تا 14 (البته با هماهنگی قبلی) در موسسه تمهید در خدمت شما فرهیختگان و قرآن پژوهان و قرآن دوستان هستیم.
تلفن موسسه: 02532920244
آیدی روابط عمومی: http://eitaa.com/mtamhid1
کانال موسسه تمهید: http://eitaa.com/mtamhid
سایت گروه علمی تفسیر تنزیلی: hamgambavahy.ir
به اطلاع علاقه مندان به شرکت در دوره تربیت پژوهشگر تفسیر تنزیلی می رساند، نظر به درخواست مکرر تعدادی از دانش پژوهان سطح سه حوزه یا کارشناسی ارشد مرتبط با تفسیر و علوم قرآن، شرط اتمام سطح سه یا کارشناسی ارشد از شرایط حضور در این دوره برداشته شد و عزیزانی که در ترم آخر سطح سه و یا کارشناسی ارشد رشته های مرتبط با تفسیر و علوم قرآن هستند نیز می توانند در دوره ثبت نام نمایند و در صورت موفقیت در مصاحبه در این دوره در خدمتشان خواهیم بود. نظر به فراهم آمدن این امکان، زمان ثبت نام تا دهم دی تمدید شد.
موسسه تمهید برگزار میکند:
دوره تربیت پژوهشگر تفسیر تنزیلی (خواهران و برادران)
شرایط ثبت نام:
1ـ سطح 3 یا کارشناسی ارشد رشته های مرتبط با تفسیر و علوم قرآن
2ـ ست در قم
3ـ حداکثر سن 40 سال
4 ـ تعهد به حضور فعال و انجام پژوهش
اولویت با کسانی است که مدارک بالاتر داشته، و زودتر ثبت نام نمایند. پذیرش نهایی پس از انجام مصاحبه صورت میگیرد.
محتوای دوره:
ـ ساختار شناسی تفسیر سورهای
ـ مبانی، اصول، قواعد و فواید تفسیر ترتیبی تنزیلی
ـ مبانی، اصول، قواعد و فواید تفسیر موضوعی تنزیلی
طول دوره: شش ماه از بهمن ماه 98
مزایا:
ـ ارائه گواهی معتبر پایان دوره
ـ مجوز حضور در درس خارج تفسیر تنزیلی
ـ حمایت از پژوهشهای تولیدی
مدارک ثبت نام:
ـ کپی شناسنامه، کارت ملی و یک قطعه عکس
ـ ارائه مدرک تحصیلی یا اشتغال به تحصیل
زمان و شیوه ثبت نام: از 25/8/98 تا 10/9/98
حضور در موسسه یا ارسال مدارک از طریق ایتا به شماره 09199700163
قم، انتهای زنبیل آباد، خیابان اباالفضل، کوچه 2، کوچه دانش 6، پ 29، موسسه تمهید. تلفن: 02532920244
ساعات تماس و حضور در موسسه: شنبه تا چهارشنبه 11 تا 14
اولین #همایش_بررسی_آرا و اندیشه های تفسیری #آیت الله العظمی جوادی آملی در محل تالار خیام دانشگاه ولی عصر(عج) #رفسنجان با حضور حجت الاسلام عبدالکریم بهجت پور و #حجت_الاسلام_مرتضی_جوادی_آملی فرزند علامه جوادی آملی پنچ شنبه صبح برگزار شد. در این مراسم استاد بهجت پور به ایراد سخنرانی علمی پیرامون اندیشه های علوم قرآنی علامه جوادی آملی پرداختند که در صورتی که صوت و متن این سخنرانی به دست ما برسد، حتما آن را نشر خواهیم داد. ان شاء الله
حجت الاسلام سلطانی ، مدیر گروه تفسیر تنزیلی موسسه تمهید:
با همت پژوهشگران مخلص و جهادی گروه تفسیر، بحمدالله فیش برداری سوره بلند نحل ( ۷۰ نزول ) که ۱۴و نیم صفحه از قرآن را به خود اختصاص داده است تمام شد. سوره نوح نیز قبلاً تمام شده و سوره های ابراهیم و انبیا (72 و 73 نزول) هم ان شاالله تا عید امسال تمام می شود. سوره مومنون (74 نزول) نیز ان شاالله تا عید یا اردیبهشت تمام شود. ان شاء الله با اتمام فیش برداری سوره مومنون، فیش برداری جلد نهم هم تمام می شود.
دوستان فیش بردار را دعا بفرمایید ک خدا توفیقشان را مضاعف و عزمشان را راسختر نماید. شاید این کار، سخت ترین و تخصصی ترین کار در حیطه پژوهش تفسیر ترتیبی باشد و بنده و استاد خدا را شاکریم ک چنین یاران صبور و دقیقی نصیب تفسیر همگام با وحی شده است.
ان شاء الله با همت دوستانمان و عنایتی که خدای متعال بفرماید، جلد دهم را هم در سال آینده از سوره سجده کلید بزنیم و تا پایان سال 99 فیش برداری تمام شود و با اتمام این جلد، سور مکی به اتمام برسد.
ویراست جدید جلد اول هم به حمدالله با کمک دوستان دقیقمان بعد از تکمیل و غنی سازی و جابجایی و بر اساس منهج جدید، برای استاد آماده گردید و نگارش آن توسط استاد هم تمام شده و در مرحله تکمیل و ویراستاری می باشد.
جلد دوم هم تا امروز تا سوره صاد ۳۸ نزول برای استاد آماده شده و فقط از این جلد سوره اعراف ۲۰۶ آیه ای مانده، ک دعا کنید توفیق داشته باشیم تا عید برای استاد آماده سازی شود.
حضرت استاد هم در جلد دوم شنبه سوره بروج را تمام کردند.
هفته پژوهش را از طرف موسسه تمهید به همه شما دوستان و خصوصا فیش برداران تفسیر همگام با وحی تبریک عرض می کنم
به مناسبت هفته پژوهش
نمایشگاهی از کتب و مقالات مرتبط با ترتیب نزول و آثار استاد بهجت پور و پایان نامه های مرتبط شکل داده ایم.
زمان مراجعه از امروز چهارشنبه 98/9/26 ساعت 12 تا یکشنبه اول دی
هر روز از ساعت ۷ و نیم تا دو
پنج شنبه تا یک
احتمالا یکشنبه شب هم دور هم در موسسه جمع شویم
مکان: موسسه تمهید
خ زنبیل اباد، خ ابالفضل، خ دانش، ک ۶, پ ۲۹
.
با توجه به انتشار نگاشته جدید استاد ایازی در سایت ایکنا محققین گروه علمی تفسیر تنزیلی موسسه تمهید مطالعه نظرات ایشان در این مقاله را در دستور کار خود قرار داده اند، تا در صورتی که حضرت استاد مطلب جدیدی غیر از نقدهای قبل بر این سبک تفسیری دارند، استفاده نماییم و در صورت موجود بودن پاسخ، پاسخ مقتضی به ایشان داده شود.
گروه علمی تفسیر تنزیلی با افتخار تمام از مباحث نقد استقبال می کند و این را حق طبیعی تمام محققین می داند. ما نیز ادعایی نداریم و می دانیم که این راه هنوز در آغاز خود است، اما تنها تقاضایمان از ناقدین عزیز و دلسوز آن است که لطفا پس از مطالعه دقیق و منصفانه آثار استاد بخصوص جلد ششم تفسیر همگام با وحی، کتاب مبانی، اصول، قواعد و فواید تفسیر تنزیلی و نیز کتابهای مهارت بیان تفسیر و روش نهادینه سازی پوشش اسلامی استاد بهجت پور اقدام به نقد نمایند و حساب کار ایشان را از دیگر کارهای تنزیلی که توسط اهل سنت و نیز بازرگان و مشتشرقان و کسانی که به سمت تاریخ گذاری رفته اند، جدا نمایند.
همزمان با سالروز میلاد باسعادت امام حسن عسکری علیه السلام؛ همایش ملی بررسی آرا واندیشه های تفسیری آیت الله العظمی جوادی آملی(دامت برکاته) به همت موسسه آموزش عالی حوزوی و مدرسه علمیه حضرت زینب کبری (علیهاالسلام) رفسنجان باحضور حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر جوادی آملی رئیس بنیاد بین المللی اسرا، جناب استاد حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای بهجت پور مدیر محترم حوزه های علمیه سراسر کشور،استاد و محقق برجسته جناب آقای دکتر همایون همتی و جمعی از اندیشمندان و محققان ؛در تالار خیام دانشگاه ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزارشد.
متن سخنان ایشان بدین شرح است:
تبریک به مناسبت میلاد با سعادت امام حسن عسکری علیه السلام.
الحمدالله که جلسه باشکوهی در استان کرمان و شهر رفسنجان که جزء شهرهای مفاخر خیز کشور است. جلسه ای به منظور تجلیل از مقام علمی و معنوی آیت الله العظمی جوادی آملی برگزار شده است. بنده از همه تشکر میکنم که زحمت کشیدند این برنامه در این وقت با این جمعیت در این مکان برگزار شود.
از افتخارات حوزه های علمیه خواهران استان کرمان تجلیل از مقام علماء است.شخصیت آیت الله جوادی آملی برای همه ارادتمندان درس آموز است ایشان همه دانش ها را در حد توان بشری آموختند. در چند رشته تخصص دارند و تخصص ها را در خدمت قرآن به کار گرفتند عسل مصفی و شیرین تفسیر را در زمینه تفسیر ترتیبی و موضوعی ارائه داده اند.
قرار دادن این ظرفیت عظیم برای همه کسانی که مدعی پیگیری علم هستند درس آموز است که انسان تا کجا می تواند سیر کند و در کنار این علم آموزی؛ سلوک معنوی هم همراه بوده است. در این راه اگر یاری خدا نباشد دستاورد آن جزء تکرار علم نیست تا مجاهدت برای خدا نباشد لنهدینهم سبلنا به راه نمی افتد . این راه تا انسان از ظرفیتش برای خدا و مردم بی منت خرج نکند همراهی خدا را ندارد ان الله مع المحسنین.
او سخن می گوید و خداوند علم را بر ایشان ساری و جاری می کند، این علمی که خداوند به قلب ایشان افاضه می کند مرهون مناجات شبانه و خلوت های شبانه ایشان است
طریق الی الحق مسیر خاصی دارد
علم رسمی سر به سر قیل است و قال
نی از او کیفیتی حاصل نه حال
موضوعی که به نظرم رسید در این جلسه با عظمت عرض کنم علوم قرآن در اندیشه های علامه جوادی آملی است .کتابهایی از جمله کتاب قرآن از منظر امام رضا علیه السلام، مقدمه قرآن، قرآن در قرآن، نزاهت قرآن از تحریف کتابهایی است که حضرت استاد در آن ها به مباحث پدیده شناسی قرآن پرداخته است هر کدام از این مباحث به درستی طرح شود تلقی روشن تری از این کتاب مقدس صورت می گیرد .
یکی از مسائلی که به تدریج به خصوص در بین شیعیان خصوصا در بحث منابع تفسیر مطرح شد تفسیر جزئ به وسیله تفسیری که از ائمه نرسیده که عقیده اخباریون است نمی شود استناد کرد.
اگر قرار است به فهم قرآن دست پیدا کنیم 1- تمسک به فهم معصوم2 در غالب روایات- تمسک به خود قرآن3- انضمام فهم قرآن و اضافه کردن سنت و روایت. برای حل این مسئله علامه طباطبایی پا به میدان می گذارند روش تفسیر قرآن به قرآن را مطرح می کنند با این ایده نیازی به هیچ منبعی خارج از قرآن نیست.
برای فهم مطالب و معارف و ظهورات قرآن خود بیانگر خود است این بحث سر و صدای زیادی در محافل علمی به پا کرد
ایشان تلاش کرد که این مطلب را ثابت کند قرآن اصل است و خود نور است اگر قرآن را توسط صحابه یا روایات بخواهیم حجیتش را ثابت کنیم اصل بودن قرآن زیر سوال می رود حتی بعضی ایشان را متهم کردند ایشان سنت را قبول ندارند.چرا که
بیان مجملات قرآن و مبهمات قرآن کار معصوم است، آیت الله جوادی آملی شاگردی هستند که حق شاگردی را ادا کردند
کار بزرگی که اگر بخواهم نمونه اش را مثال بزنم شهید مطهری بودند.
نگرش های نادرست در رابطه با اندیشه علامه طباطبایی را آیت الله جوادی آملی برطرف کردند. در زنده کردن و ادامه تفسیر قرآن به قرآن نقش بسزایی ایشان داشتند. ابن تیمیه و خیلی مفسران این مطلب را گفتند اما هیچ داوری روشنی نیست.
قرآن تبیان است برای همه چیز است و برای روشنگری خودش نیازی به غیر ندارد و خود قرآن خودش را توضیح می دهد و در تفسیر خود منبع مستقلی است بدون نیاز به غیر خودش.
مسئله بعد این است که اولویت قرآن را مطرح می کنید؟ از هیچ منبع دیگری نباید استفاده کرد؟ علامه می فرمایند استقلال را مطرح نمی کنند می گویند قرآن خودش خودش را توضیح می دهد اما منحصر توضیح و مرادات ظاهری قرآن به همین راه نیست. قرآن سنت و عقل سه آیه کنار هم هستند وقتی سنت را عاملی برای فهم قرآن مطرح می کنند سنت اهلیت دارد کاشف قرآن باشد اهلیت هنگامی است که خود قرآن حجیت به سنت داده باشند در واقع حجیت قرآن بالذات و حجیت سنت بالعرض و توسط قرآن است.
استقلال برای قرآن است در فهم الفاظش اما بقیه منابع هم می توانند.
مطلب مهم دیگه که در اندیشه علامه است . ما سنت را به عنوان جریان مکمل قرآن می دانیم بحث تفسیر پیامبر معلم هستند و پیغمبر در تفسیر مرجع غیر تعبدی هستند.
حجیت در فهم قرآن به معنای بیان و کشف است در باب فقه از باب معذریت و منجزیت است. قرآن بسیاری از مطالب را به طور کلی و اجمالی گفته است لله علی الناس حج البیت من استطاع علیه سبیلا . اینها جزء از مجرای وحی الهی را نمی توان تفسیر کرد مثل اجزاء و شرایط نماز. لتبین للناسش ما نزل علیه. تفسیر قرآن که توسط خدا بر پیامبر وحی شده و به معصوم عطا شده برای تفسیر جز این بزرگواران که مبین قرآن هستند جای دیگری نمی توان رفت. این سنت است که تنها ملازم قرآن است و جزئیات و تفصیلات قرآن را بیان می کند.
اندیشه علامه طباطبایی توسط آیت الله جوادی آملی تشریح می شود و امور مبهم آن توسط ایشان روشن می شود.
قابل توجه پژوهشگران تفسیر تنزیلی
دی وی دی سلسله جلسات "مباحث نظری تفسیر #تنزیلی #موضوعی" استاد عبدالکریم #بهجتـپور به بازار نشر و تولید منابع قرآنی عرضه شد.
در این دی وی دی استاد #بهجتـپور در 15 جلسه به بررسی #قواعد #تفسیر #تنزیلی #موضوعی پرداخته اند که محتوای دوره در بنر ملاحظه می گردد.
مناسب جهت اساتید و طلاب سطح 3 و 4 تفسیر و علوم قرآن و راهنمای ایشان در نگارش پایان نامه ها و مقالاتی با رویکرد تنزیلی
جهت تهیه این محتوا شنبه تا چهارشنبه از ساعت 8 تا 14 به آدرس قم، خ زنیل آباد، خ اباالفضل، خ دانش، ک 6، پ 29 مراجعه نمایید.
هماهنگی جهت حضور (حتماً): 02532920244
ارسال پستی محتوا نیز صورت می گیرد.
جهت اطلاع از اخبار تفسیر تنزیلی به ما بپیوندید.
رویکرد تفسیر تنزیلی:
* ارائه تصویری کلی از مهندسی عمیق و دقیق تحول قرآنی از دریچه ی آشنایی با روش حاکم در قرآن؛
* اشاره به توزیع عالمانه و هنرمندانه ی مفاهیم و ارزش های دینی در سراسر آیات قرآن؛
* پرده برداری از ترکیب حکیمانه محتوا و ساختار آیات و سور در جریان نزول تدریجی قرآن؛
* تبیین روشمند نزول کلام وحی در راستای تغییر فرهنگ جاهلی به فرهنگ الاهی؛
* بیان پیوستگی منطقی مفاهیم و معانی قرآنی؛
موسسه تمهید قم
https://eitaa.com/mtamhid
http://hamgambavahy.ir
مدیرعامل موسسه تمهید حجت الاسلام حامد معرفت تشریح کرد:
امروز دهم دی آخرین روز ثبت نام جهت شرکت در دوره تربیت پژوهشگر تفسیر تنزیلی است. ان شاء الله از هفته آینده مصاحبه ها آغاز و از هفته اول بهمن ماه کلاسها و کارگاه های عملی شروع خواهد شد.
جلد اول تفسیر همگام با وحی که توسط استاد بهجت پور بازبینی و ویراست جدید شده است و نکات بدیعی که پیش از این به آن دست نیافته بودند، به آن افزوده شده است، به مرحله ویراستاری ادبی رسیده است.
اکنون استاد مشغول به بازبینی جلد دوم هستند که ان شاء الله تا پایان فروردین ماه این امر پایان می پذیرد.
پس ازآن ان شاء الله استاد به نگارش جلد هفتم خواهند پرداخت که شامل سوره های سبأ، زمر، غافر، فصلت و شوری است.
فیش برداران تفسیر همگام با وحی به حمد الله فیش برداری جلد هشتم را هم به پایان رسانده اند و بخش خوبی از جلد نهم نیز فیش برداری شده است.
اینکه برخی عزیزان سوال داشتند که در تفسیر موضوعی کار بعدی استاد چه هست؟ به اطلاع برسانیم که ان شاء الله استاد بنا بر آن دارند که سیر تربیت توحیدی در قرآن را از قرآن استخراج نمایند و مطالعات اولیه آن را شروع نموده اند.
ایشان در تشریح فعالیت های علمی موسسه با اشاره به تولید شماره اول تمهیدنامه که ویژه همایش نظرات علوم قرآنی حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (ره) بود، گفتند: به حمد الله پژوهشگران موسسه تمهید حضور درخشانی در این همایش داشتند و حدود 9 مقاله از پژوهشگران موسسه به مرحله داوری نهایی راه پیدا کردند که از این 9 مقاله، 3 مقاله آن برتر شناخته شدند و 2 مقاله به پنل راه یافتند و 4 مقاله دیگر نیز به مرحله پوستر رسیدند.
ایشان با نوید تولید شماره های بعدی تمهیدنامه، از برنامه ریزی برای تولید شماره بعد در خصوص پاسخگویی به جواب ناقدین تفسیر تنزیلی خبر دادند و با اشاره به نشست علمی اخیر پژوهشگران این موسسه گفتند: به نظر می رسد ناقدین حرف جدیدی را به صحنه نیاورده اند و پاسخ های ایشان در کتابهای استاد بهجت پور داده شده است و ای کاش منتقدین کتابها را ملاحظه و نقدهای جدید را وارد می کردند؛ چرا که همه ما از نقد سازنده استقبال خواهیم کرد و آن را باعث رشد این سبک می دانیم.
زمان نزول سوره کوثر
چنانچه سورهی کوثر به منظور بیان بشارت به حضرت محمد9 مبنی بر تولد حضرت زهرا3 نازل شده باشد، زمان نزول این سوره نزدیک به زمان تولد آن بانوی گرامی خواهد بود. دربارة میلاد حضرت زهرا3 نقلهای گوناگونی وجود دارد:
1. ابوالفرج در کتاب مقاتل الطالبیین، تولد حضرت فاطمه3 را قبل از نبوت دانسته است.
2. کفعمی در مصباح، سال دوم بعثت را ذکر میکند و میگوید: برخی پنج سال پس از بعثت را گفتهاند. در اقبال الاعمال به نقل از شیخ مفید و در کتاب حدائق الریاض نیز سال دوم بعثت معین شده است، چنانکه از بعض اهل سنت از سلیمان هاشمی از پدرش به نقل از جدش آورده است که حضرت زهرا3 در چهل و یکمین سال از عمر پدرش6 متولد شد.
3. مرحوم مجلسی; در بحارالأنوار از جابربنعبدالله نقل میکند که این بانو پنج سال بعد از نبوت و سه سال بعد از اسراء، در بیستم جمادی متولد شد و هشت سال با پدرش در مکه بود. همین مطلب در کشف الغمه، روضة الواعظین و کافی نیز آمده است.
بنابراین اگر سورة کوثر در مقام تسلیت به پیامبر9 مبنی بر مرگ فرزندش عبدالله (یا ابراهیم) و شادباش میلاد حضرت زهرا3 نازل شده باشد، بر اساس نقل دوم، در سال دوم بعثت و بنا بر نقل سوم در سال پنجم بعثت نازل شده است.
این احتمال نیز بعید نیست که اگر سال به نبوت رسیدن پیامبر9 را سه سال پیش از رسالت او بدانیم، میتوان میان این دو قول جمع کرد؛ با این توضیح که مراد از پنج سال را سالهای نبوت دانست، در صورتی که مراد از دو سال بعد از رسالت را سالهای اختصاص رسالت به آن حضرت9 شمرد و قول به نزول سورة کوثر در سال دوم بعثت را تقویت کرد.
مشهور بین علما تفسیر و علوم قرآن، مکی بودن این سوره است، ولى در احتمالی ضعیعف مدنى بودن آن ادعا شده است. این احتمال از سوی خفاجی نیز داده شده است که این سوره یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه نازل شده باشد،[1] ریشه این ادعاها برگرفته از روایتی منقول از انس بن مالک است که پیامبر اکرم6 در مدینه بعد از چرتی که بر ایشان عارض شد، با شادابی از این حالت خارج شده و فرمودند: دربارهی من سورهای نازل شد و شروع به تلاوت سوره کوثر کردند[2]. این روایت در حالی است که با روایات بسیار زیاد دربارهی مکی بودن سوره معارض است، و فضای سوره و توهین و آزارهای قوم پیامبر6 و درگیریهایی که محتوای سوره به آن اشاره دارد، کاملا مکی بودن سوره را تأیید میکند. افزون آنکه روایت انس می تواند اشاره به نوعی تکرار از جنس بشارت باشد. موارد زیادی از آیات میتواند در شرائط دیگری برای تأیید و بشارت از زبان جبرئیل7 تکرار شود، نظیر تکرار و یادآوری آیات، اشعار، ضرب المثلها در مقام استشهاد. در منابع شیعی نیز به نقل از امام حسن7 دربارهی خواب پیامبر6 و اینکه ایشان در این خواب مشاهده کردند که بنیامیه بر منبر وی بالا می روند، از نزول سوره کوثر برای دلداری و بشارت به وی یاد کرده است[3]. این نوع روایات، نزول تأییدی است نه نزول قرآنیِ ابتدایی. به هر حال محتوای سوره و روایاتى که در شأن نزول این سوره واردشده، قول مشهور بر مکی بودن سوره را تأیید میکند.
مهم آنکه، سورهی کوثر در تمام روایات مذکور درجدولهای مسند و ترکیبی و غالب جداول غیرمسند، مکی و در رتبهی پانزدهم، پس از سورهی عادیات و قبل از سورهی تکاثر قرار داده شده است.
به لطف الهی و تلاش پژوهشگران موسسه تمهید برگ زرینی دیگر در تلاشهای علمی فرهنگی موسسه تمهید رقم خورد. به اطلاع می رساند که از 9 مقاله ارسالی پژوهشگران موسسه تمهید، سه مقاله آقایان علیرضا محمدی فر، آقای پرتو و خانم صادقه یوسفی رتبه برتر را به خود اختصاص دادند و مقاله های سرکار خانم شجاعی و آقایان جواد کاظم خانلو، و حامد معرفت به مرحله ارائه رسید و دیگر مقالات پژوهشگران نیر به مرحله چاپ پوستری راه پیدا کرد.
به زودی این خبر تکمیل خواهد شد
موسسه تمهید شهادتِ سردار #سلیمانی را به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب برحقش حضرت آیتالله ای مد ظله العالی و مردم شریف ایران تسلیت عرض می نماید.
محتواهای بارگذاری شده در ایتا مرتبط با شهادت سردار را در این آدرس تعقیب نمایید:
https://eitaa.com/mtamhid
درباره این سایت